مبانی نظری سازمانهای مردمی حمایت ازکودکان خیابانی
فرمت فایل : docx
حجم : 63
صفحات : 43
گروه : مبانی و پیشینه نظری |
توضیحات محصول :
مبانی نظری سازمانهای مردمی حمایت ازکودکان خیابانی
در 43 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docx
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت docx
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
سازمانهای مردم نهاد و مفاهیم آن
سازمانهای مردم نهاد که به اختصار [1]NGO نامیده میشوند در دنیای معاصر جایگاه و کارکرد بسیار مناسبی دارند. روند حرکت جوامع پیشرفته به سوی واگذار کردن بیش از پیش این امور به این سازمانها و تلاش بیش از پیش این سازمانها در جهت حل مسائل و مشکلات افراد جامعه بر مبنای تواناییها و قابلیتهای محلی، باعث افزایش توجه روز افزون به این سازمانها شده است. در اینجا به توضیح مختصری درباره سازمانهای مردم نهاد و وظایف و کارکردهای آنها در جامعه پرداخته میشود:
2-5-1 تعریف سازمانهای مردم نهاد
با اینکه سازمانهای غیردولتی و مردمنهاد مفهومی است که نمیتوان تعریفی خاص، دقیق و جامع و تاریخچه پیدایش معینی برای آن قائل شد، با این حال رشد بیسابقه اینگونه سازمانها و کارکرد خارقالعاده آنها در حل معضلات و نابهنجاریهای بشری، خاصه در شهرها، باعث شده است تا از مفهومی تقریباً ناشناخته با حیطه وظایفی ثابت و محدود به گونهای شگفتآور تغییریافته و به بازیگری قدرتمند در عرصه ملّی و بینالمللی تبدیل شود و توانایی تأثیرگذاری هرچه بیشتری را- گاهی همدوش دولتها و سازمانهای بینالمللی- کسب کنند. از سوی نهادهای بینالمللی و پژوهشگران، تعاریف مختلفی از سازمانهای مردم نهاد عنوان شده که در اینجا به چند مورد از مشهورترین این تعاریف اشاره میشود:
1) در سطح بینالمللی، واژه سازمانهای غیردولتی برای نخستین بار در قطعنامه شورای اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل در فوریه 1950 اینگونه مورد استفاده قرار گرفت: هر نوع سازمان بینالمللی که با موافقت دولتی ایجاد نشده باشد سازمان غیردولتی محسوب میشود. از آن پس واژۀ NGO برای انواع متعدد سازمانهایی که در درون مرزهای هرکشور فعالیت میکنند بکار گرفته شد (سازمان ملل، 1992 به نقل از ببری، 1384)
2) بانک جهانی سازمانهای مردم نهاد را به چند دسته تقسیم میکند: الف- سازمانهایی که برای جامعه و از سوی آن تشکیل یافته و دولت در آن دخالتی ندارد. ب- سازمانهایی که در درون خود حالت منعطف و دموکراتیک داشته و تلاش میکنند تا خالی از مقاصد منفعت طلبانه برای خویش، به مردم خدمت کنند. ج- سازمانی با ساختار غیرانتفاعی و ماهیتی داوطلبانه و توسعه محور است. د- سازمانی که به احزاب سیاسی وابستگی نداشته باشد و برای کمک، توسعه، بهداشت و سلامت جامعه فعالیت میکند. ه- سازمانی که تلاش دارد کیفیتزندگی افراد را با تأکید بر علل ریشهای مشکلات ارتقاء بخشد (بانک جهانی، 2001: 246).
[1][1]Non government organization
...
2-6 کودکان خیابانی و مفاهیم آن
بررسی متون مختلف نشان میدهد که کاربرد اصطلاح کودکان خیابانی در بین محققان و محافل علمی، روزنامهنگاران، رسانهها و سازمانهای مختلف با معانی متفاوت و اغلب ابهام آمیزی همراه است. پیدایش مفهوم کودکان خیابانی و ادبیات مربوط به آن، نتیجه مجموعه تحولات اجتماعی بود که بویژه در کشورهای درحال توسعه در دهه 1970 به بعد بوجود آمد و زمینه توجه بیشتر سازمانهای ملّی و بینالمللی را نسبت به مشاغل و مشکلات و منافع کودکان فراهم کرد. یکی از مشکلات اصلی در بحث کودکان خیابانی، عدم اجماع در تعریف جمعیت آنها است. بررسی متون مختلف نشان میدهد که اصطلاح «کودکان خیابانی» در بین محققان و محافل علمی، روزنامهنگاران و رسانهها، انجمنهای خیریه و سازمانهای مردم نهاد، موسسات رفاهی، دولت مردان و سازمانهای بینالمللی با معانی مختلف و اغلب ابهام آمیزی همراه است. هنری مایو برای اولین بار اصطلاح "کودکان خیابانی" را در سال1851در هنگام نوشتن در مورد «کار در لندن و فقرای لندن» استفاده میکند، جایی که او بیانمیکند که «هر سال تعداد کودکان خیابانی افزایش مییابد» (Mayhew 1851: 479).
بیش از یک قرن بعد، پس از جنگ جهانی دوم برچسب کودک خیابانی در ادبیات یونسکو مربوط به کودکان با عنوان"جنگ ولگردان" بکار رفته است. با این حال، پذیرش گسترده و استفاده کلی تنها پس از تعریف سازمان ملل متحد از کودک در سال 1979 به دست آمد.قبل از این زمان، کودکان در کوچه و خیابان از شهرهای کشورهای در حال توسعه به طور معمول با عنوان بیخانمان، رها شدهیا فراری گفته میشدند. یونیسف در سال 1997، با الهام از کار پیشگامانه پیتر تالکون[1]، بین کودکان در خیابان و کودکان خیابانی تفاوت قائل میشود (Nelson 1995: 10) و کودکان خیابانی را کودکانی بیان میکندکهدرشهرهایبزرگبرایادامۀبقایخودمجبوربهکاریازندگیهستند .یونیسفحضوروزندگیدرخیابانوکاربرایادامۀبقارادو عنصراساسیشمردهشدنکودکاندر زمرة کودکانخیابانیمیداند (وامقی، 1384: 8). نوع شناسی یونیسف پذیرش گستردهای در دهه1980 به دست آورد و همچنانمورد توجه افراد مختلف،سازمانها و دولتها درکشورهای درحال توسعه قرارگرفته است.[2]با این حال، در طول دهه گذشته با وجود تنوع تعریفی که در تعاریف یونیسف، یونسکو، سازمان بهداشت جهانی و سایر سازمانهای بینالمللی در ادبیات موضوع کودکان خیابانی شده است ولی اکثر این تعاریف، کودکان خیابانی را به عنوان یک گروهی که مسائل و مشکلاتشان آنها را در نقطه پایانی طیف کودکان قرار میدهد در نظر گرفتهاند.
از اواخر دهه1980، برخی از محققان شروع به افشای محتوای ایدئولوژیک و عدم دقت مفهومی در تعاریفکودکان خیابانی کردند. آپتکار، استوارت و گلاسر تعاریف ناکافی موجود از کودکان خیابانی و ارائه تصاویر ثاقب از کودکان خیابانی را به چالش کشیدند[3].به عنوان مثال، گلاسر در کار خود در مورد کودکان خیابانی"شالوده شکنی ساختار"، استدلال میکندکه کودکان خیابانی همیشه به وضوح بنا به تعریف یونیسف در دوگانگی"در خیابان" و "از خیابان" جا نمیگیرند (Glauser 1998: 140 به نقل از Nelson 1995: 13).
ردی[4] مانند گلاسر اعتقاد داردکه اصطلاحات"در خیابان" و "از خیابان" تعاریف ایستایی از زندگی در خیابان است و نمیتواند به پیچیدگی زندگی کودکان در خیابان بپردازد. او استدلال میکند که ....
[1]Peter Tacon
[2]Aptekar, 1994a; Bar-On, 1998; Cemane, 1990; Cockburn, 1991b; Connolly, 1990; Cosgrove, 1990;
Dewees&Klees, 1995; Ennew, 1986; Keen, 1990; Konanc, 1989; Lusk, 1989; Myers, 1989; Richter, 1988.
[3]Aptekar, 1988b; Glauser, 1998; Swart, 1990
[4]Reddy
...