دیجی اسمان

دیجی اسمان

دیجی اسمان

دیجی اسمان

پیوندهای روزانه
کلمات کلیدی

.

پرسشنامه ابراز وجود (گمبریل و ریچی

1975).

تئوریها و عوامل زمینه ساز فرسودگی زناشویی و راه های مقابله با آن.

اجرا و تفسیر گام به گام از یک نمونه واقعی آزمون میلون.

بررسی ارتباط دو مضمون ترکیب و تخریب در آثار دیوید هاکنی.

پاورپوینت آموزش و پرورش لیبرال

تبلیغات انبوه و نامحدود در تلگرام

پاورپوینت تحلیل مدرسه Burntwood بریتانیا

پاورپوینت آشنایی با آسانسورهای هیدرولیکی

آموزش نرم افزار GeneRunner

جاروبرقی شارژی همراه

دانلود مبانی نظری و پیشینه شهر دوستدار زن

سکه رایگان و بینهایت برای بازی کوییز آف کینگز Quiz Of Kings

پاورپوینت تحلیل طراحی باغ‌ موزه گیاهان دارویی کرج.

پاورپوینت بررسی مقدمه ای بر داده کاوی و اکتشاف دانش

پاورپوینت تحلیل و بررسی تیپ های شخصیتی.

پاورپوینت آشنایی کامل با روش پژوهش داده بنیاد (گراند تئوری)

دانلود نقش مدرسه در پیشگیری کودک آزاری و غفلت

پاورپوینت آموزشی اصول و مبانی تربیت بدنی.

پاورپوینت اهداف بازرگانی و سازمان بازاریابی در مدیریت بازاریابی.

سورس بارگزاری تصویر با Asp.Net Core.

پروتکل روان درمانی مثبت نگر .

مقاله با موضوع معماری پایدار pdf.

پاورپوینت اختلال سلوک در نوجوانان و کودکان

.پاورپوینت اختلال سلوک در نوجوانان و کودکان.

تربیت آگاه و بدون فریاد.

پاورپوینت شروع کارآفرینی و مدل توسعه کسب و کار و کارآفرینی.

پاورپوینت آشنایی با هوش های چندگانه در کلاس درس.

دانلود تحقیق هوش هیجانی و زندگی زناشویی با فرمت ورد.

۰۳ ارديبهشت ۹۸ ، ۰۹:۵۱

فراموشی در عشق


فراموشی در عشق

فراموشی در عشق به نام خداوند بخشنده مهربان که زندگی بر اساس دستهای پرتوان او رقم می خورد که گاهی این حوادث تلخ و گاهی خوشایند می‎شود ولی اگر انسان ها کمی بر روی این حوادث تفکر کنند که چیزی جز حکمت و تقدیر او نسبت به خلایق زمین نیست این داستان کوتاه برگرفته از تقدیری که آخر آن چیزی جز خیر نیست اتفاق افتاده در این داستان با آنکه اولش چیزی جز گرفت

دانلود فراموشی در عشق

فراموشی در عشق
Lost in love
مطالبی در مورد فراموشی در عشق
مقالاتی در مورد فراموشی در عشق
فراموشی 
 عشق
دسته بندی زبان و ادبیات فارسی
فرمت فایل doc
حجم فایل 13 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 30

فراموشی در عشق

به نام خداوند بخشنده مهربان که زندگی بر اساس دستهای پرتوان او رقم می خورد که گاهی این حوادث تلخ و گاهی خوشایند میشود ولی اگر انسان ها کمی بر روی این حوادث تفکر کنند که چیزی جز حکمت و تقدیر او نسبت به خلایق زمین نیست این داستان کوتاه برگرفته از تقدیری که آخر آن چیزی جز خیر نیست اتفاق افتاده در این داستان با آنکه اولش چیزی جز گرفتاری و مشکل نبود ولی در آخر به خوبی تمام شده و سرنوشت دو انسان با طرز تفکر متفاوت از دو شهر مختلف به هم گره می خورد و چنین آغاز میشود که

دختری روستازاده بود در دل کوههای سر به فلک کشیده روستایی زیبا و خرم با مردمانی مهربان و سخت کوش دختر داستان ما کسی نبود جز مهربانو که دختری با قامت بلند و رشید و سیمای زیبا که در درون او مهربانی و صفا لانه کرده بود روزی از روزهای زیبای خدا که آفتاب در آسمان نمایان شده بود مهربانو برای آوردن آب به کنار چشمه رفته بود و مشغول پر کردن کوزة آب بود که صدای پایی توجة او را به خود جلب کرد ناگهان سرش را بالا آورد و یک پسر شهری را دید که بالای سر او ایستاده آن پسر کسی نبود جز یوسف که وقتی مهربانو را دید با تعجب و از سر شوق به او سلام کرد و مهربانو هم جواب سلام او را داد یوسف از این که در این روستای دور افتاده دختری زیبا زندگی می کرد تعجب بسیار کرده بود اول اسم او را پرسید و مهربانو خود را معرفی کرد و یوسف نیز با عجله خود را معرفی کرد بعد یوسف سوال کرد که آیا شما در این ده زندگی میکنید مهربانو گفت: بله شما چطور یوسف گفت: ما در شهر زندگی می کنیم و چون من با یکی از اهالی این روستا درس می خوانم و امروز هم برای گذراندن تعطیلات او مرا به همراه خانواده اش به این روستا آورده است او از این جا خیلی برای من تعریف کرده بود ولی از دختران زیبارویی که در این ده زندگی می کنند به من چیزی نگفته بود مهربانو که عجله داشت گفت: ببخشید من باید بروم یوسف گفت میشود از شما خواهش کنم فردا به اینجا بیایی

 مهربانو که تا به حال از هیچ پسر شهری خوشش نیامده بود ولی این بار یوسف نظر او را جلب کرده بود پس قبول کرد و سریع از آنجا دور شد. مهربانو گویی سالیان دراز یوسف را می شناخت ولی چنین نبود. مهربانو که به فردا فکر می کرد، نمی توانست کارهایش را درست انجام دهد غروب شده بود و پدرش با گوسفندان از صحرا برگشته و خسته و گرسنه بود. بعد از خوردن شام پدر به رختخواب رفت ولی مهربانو به آسمان نگاه می کرد گویی زمان از حرکت ایستاده بود و برای مهربانو خیلی کند می گذشت مهربانو فکر میکرد که فردا چه اتفاقی می خواهد بیفتد بالاخره شب با همه کندی اش سپری شد و صبح فرا رسید مهربانو از آب کوزه ای که آورده بود به سروصورت خود زد بعد از وضو گرفتن و خواندن نماز صبح صبحانه را آماده کرد در فکر بود که یوسف یک پسر شهری است و از نظر مالی بهتر از مهربانو بودند آیا خانواده یوسف هم مثل او فکر می کردند یا نه حال یوسف هم بهتر از مهربانو نبود او هم به فردا که آیا جواب مهربانو چه خواهد بود فکر می کرد و لحظه شماری می کرد که یک بار دیگر مهربانو را ببیند حالا دوباره به سراغ مهربانو برویم مهربانو بعد از نماز لباسی که از مادرش به یادگار مانده بود را می خواست بپوشد ولی این لباس سوراخ بود چند لحظه فکر کرد چه کار کند یا صلاح است او فردا به کنار چشمه برود یا نه.

خلاصه مدتی فکر کرد و به این نتیجه رسید که لباس مادر را تعمیر کند و بپوشد مهربانو که در زمان کودکی مادرش را از دست داده بود تنها خاطره و تنها چیزی که بوی مادرش را می داد همین لباس بود که آن را خیلی دوست داشت پس همین لباس کهنه و تمیز را پوشید این لباس کهنه گویی زیبایی مهربانو را با آن قامت بلند را زیباتر می کرد همین که با این لباس وارد حیاط شد پدر که آمادة رفتن به صحرا بود او را دید و به او نگاه می کرد و اشکی از سر شوق بر گونة پر از چین و چروکش نشست مهربانو به چهره پدر لبخندی زد و گفت : که بابا چه شده است که این طوری ذوق زده ای پدر گفت: وقتی تو را در این لباس دیدم به یاد مادرت افتادم مادرت در این دنیا بی همتا بود افسوس که زود از دنیا و از پیش ما رفت و ما را تنها گذاشت راستی دخترم چی شده که تو این لباس را پوشیدی مهربانو از فرصت استفاده کرد و گفت: دلم برای مادرم تنگ شده بود صندوق را باز کردم تا عکس مادر را ببینم این لباس را دیدم و برداشتم کمی خراب شده بود ولی آن را تعمیر کردم و حالا این چیزی شده که می بینی. پدر لبخندی زد و گفت: حالا دخترم کجا می روی مهربانو گفت: پدر جان به کنار چشمه می روم تا برای درست کردن ناهار کمی آب بیاورم.

دانلود فراموشی در عشق

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۲/۰۳
امین پهلوان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی